رازهایی که کودکان نمی گویند اما شما باید بدانید

در این مقاله، با استفاده از اصول روانشناسی مدرن، رازهایی که کودکان نمی‌گویند اما والدین باید بدانند را کشف کنید.

رازهایی که کودکان نمی گویند اما شما باید بدانید

کودکان دنیایی از رازهای شگفت‌انگیز و احساسات نهفته هستند.

گاهی حرف‌هایی که نمی‌زنند، از آنچه می‌گویند، مهم‌تر است.

شاید در نگاه اول رفتارهایشان ساده به نظر برسد، اما اگر عمیق‌تر نگاه کنید، می‌بینید که هر سکوت، هر نگاه و حتی هر بهانه‌گیری، داستانی برای گفتن دارد.

این مقاله شما را به سفری در دنیای پنهان کودکان می‌برد، سفری که با کمک روانشناسی مدرن می‌تواند به شما کمک کند تا والدین و مراقبانی آگاه‌تر باشید و ارتباط عمیق‌تری با فرزندتان برقرار کنید.

با آناژورنال همراه باشید.

رازداری کودکان

احساسات آنها همیشه پشت رفتارشان پنهان است

کودکان دنیای پیچیده‌ای از احساسات دارند که هنوز توانایی کامل برای بیان آن را به زبان ندارند.

به همین دلیل، رفتارهایشان اغلب بازتابی از احساساتشان است.

مثلاً ممکن است کودکی که از ترس یا اضطراب رنج می‌برد، با بهانه‌گیری، گریه، یا حتی سکوت طولانی این احساسات را نشان دهد.

این رفتارها مانند سرنخ‌هایی هستند که ما را به رازهای درونی آنها هدایت می‌کنند.

اگر بتوانید این رفتارها را تفسیر کنید، دریچه‌ای به دنیای درونی کودکتان باز خواهد شد.

چرا کودکان احساسات خود را پنهان می‌کنند؟

1. محدودیت زبانی:

بسیاری از کودکان، به ویژه در سنین پایین، دایره لغات کافی برای توصیف احساساتشان ندارند.

برای مثال، آنها ممکن است بدانند که ناراحت یا عصبانی هستند، اما نمی‌دانند چرا.

2. ترس از قضاوت یا تنبیه:

ممکن است کودکان از اینکه احساساتشان باعث خشم یا ناامیدی والدین شود، نگران باشند.

به همین دلیل، ترجیح می‌دهند احساساتشان را پنهان کنند.

عدم سرکوب حس های کودکان

3. درک ناقص از احساسات:

گاهی خود کودکان نمی‌دانند که چه احساسی دارند یا چرا این احساسات را تجربه می‌کنند.

این حالت به ویژه در مواقعی رخ می‌دهد که آنها با چالش‌های جدیدی مانند رفتن به مهدکودک یا مواجهه با یک تغییر در خانواده روبرو هستند.

چگونه این راز کودکان را کشف کنیم؟

1. به جای توبیخ، به دنبال علت بگردید:

وقتی کودکتان رفتار غیرمعمولی دارد، مثلاً گریه می‌کند یا ناگهان عصبانی می‌شود، به جای واکنش فوری یا توبیخ، لحظه‌ای صبر کنید و از خودتان بپرسید: چه چیزی باعث این رفتار شده است؟

آیا ممکن است او گرسنه، خسته یا نگران باشد؟

2. همدلی کنید و احساساتش را تایید کنید:

یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید این است که به او نشان دهید احساساتش را درک می‌کنید.

جمله‌هایی مثل “می‌فهمم که ممکن است سخت باشد” یا “می‌دانم که این موضوع تو را ناراحت کرده” به او این پیام را می‌دهد که احساساتش مهم و قابل قبول هستند.

3. از زبان کودکانه استفاده کنید:

با کودکتان در سطح خودش صحبت کنید.

می‌توانید از داستان‌ها یا عروسک‌ها برای شبیه‌سازی موقعیت‌ها و کشف احساسات استفاده کنید.

مثلاً بپرسید: “به نظرت این عروسک چرا ناراحته؟” این رویکرد می‌تواند به کودک کمک کند تا راحت‌تر درباره احساساتش صحبت کند.

4. احساسات را با فعالیت‌های خلاقانه کشف کنید:

بعضی از کودکان در بیان شفاهی احساساتشان مشکل دارند.

از او بخواهید احساساتش را نقاشی کند یا با استفاده از اسباب‌بازی‌هایش موقعیت را بازسازی کند.

این کار نه‌تنها به شما کمک می‌کند که احساساتش را بفهمید، بلکه او را تشویق می‌کند احساساتش را بهتر شناسایی کند.

 با کودکان همدلی کنید

5. محیط امن ایجاد کنید:

مطمئن شوید که کودک شما احساس می‌کند در هر شرایطی می‌تواند به شما اعتماد کند.

از انتقادهای تند یا نادیده گرفتن احساساتش خودداری کنید.

به او بگویید: “هر وقت آماده بودی، می‌توانی با من حرف بزنی.”

تصور کنید کودکتان بعد از بازگشت از مدرسه بی‌حوصله و عصبانی به نظر می‌رسد.

اگر به جای پرسیدن “چرا اینقدر بداخلاقی؟”، بگویید “امروز چیزی توی مدرسه ناراحتت کرده؟”، احتمال بیشتری دارد که او احساساتش را با شما در میان بگذارد.

حتی اگر پاسخی ندهد، بدانید که همین رویکرد شما بذر اعتماد و امنیت را در ذهن او کاشته است.

شناخت احساسات پنهان کودکان، به ویژه در سال‌های اولیه زندگی، نیازمند صبر، توجه و همدلی است.

با کشف این احساسات، نه‌تنها می‌توانید از رفتارهای ناخوشایند پیشگیری کنید، بلکه رابطه‌ای عمیق‌تر و معنادارتر با فرزندتان ایجاد خواهید کرد.

آنها به توجه شما بیشتر از هر چیزی نیاز دارند

کودکان به توجه شما مانند خورشید برای رشد عاطفی، روانی، و حتی جسمی‌شان نیاز دارند.

برای آنها، توجه شما نشان‌دهنده عشق، امنیت، و ارزشمندی است.

اگر احساس کنند که نادیده گرفته می‌شوند، ممکن است برای جلب این توجه به رفتارهایی مانند گریه کردن، قشقرق راه انداختن، یا حتی لج‌بازی روی بیاورند.

ایجاد محیط امن برا کودکان

توجه شما به آنها، پایه و اساس اعتماد به نفس و رشد سالم آنها را شکل می‌دهد.

چرا توجه شما اینقدر مهم است؟

  • احساس امنیت عاطفی: کودکان وقتی ببینند که والدینشان به آنها گوش می‌دهند و برایشان وقت می‌گذارند، احساس امنیت و آرامش بیشتری می‌کنند.
  • شکل‌گیری روابط قوی: توجه به کودک، رابطه‌ای عمیق و معنادار میان شما و او ایجاد می‌کند که در تمام مراحل زندگی پایدار خواهد بود.
  • تقویت مهارت‌های اجتماعی و احساسی: کودکانی که توجه کافی دریافت می‌کنند، بهتر می‌توانند احساسات و روابطشان را مدیریت کنند.

چگونه توجه‌مان را بهتر نشان دهیم؟

1. یک قانون “زمان بدون حواس‌پرتی” ایجاد کنید:


در دنیای پرمشغله امروز، داشتن زمان‌های اختصاصی با کودکتان ضروری است.

در این زمان‌ها، گوشی موبایل، تلویزیون، و سایر عوامل حواس‌پرتی را کنار بگذارید و تمام توجهتان را به کودک اختصاص دهید.

حتی 15 دقیقه تمرکز کامل بر او می‌تواند تاثیر زیادی داشته باشد.

2. او را در فعالیت‌های روزمره دخیل کنید:


کارهای ساده روزمره مانند آشپزی، خرید، یا حتی مرتب کردن خانه می‌توانند فرصت‌هایی برای ارتباط نزدیک‌تر با کودکتان باشند.

مثلاً هنگام آشپزی از او بخواهید سبزی‌ها را بشمارد یا به شما کمک کند.

این کارها نه‌تنها به او احساس مشارکت می‌دهند، بلکه زمان بیشتری را با هم می‌گذرانید.

3. در زمان گوش دادن، فعالانه توجه کنید:


وقتی کودکتان با شما صحبت می‌کند، به حرف‌هایش گوش دهید و واکنش نشان دهید.

لبخند بزنید، سوال بپرسید، و تأیید کنید که حرف‌هایش را می‌فهمید.

جملاتی مثل “خیلی جالب بود که گفتی!” یا “واقعا اینطوری فکر می‌کنی؟” به او نشان می‌دهند که حرف‌هایش برایتان مهم است.

زمان‌های خاص برای بازی یا صحبت  با کودکان در نظر بگیرید

4. زمان‌های خاص برای بازی یا صحبت در نظر بگیرید:


بازی با کودک یکی از بهترین راه‌ها برای نشان دادن توجه و ایجاد ارتباط عاطفی است.

بازی نه‌تنها برای او سرگرم‌کننده است، بلکه فرصتی برای یادگیری، بیان احساسات، و تقویت ارتباط شما فراهم می‌کند.

5. قدردانی از لحظه‌های کوچک:


به جای منتظر ماندن برای اتفاقات بزرگ، لحظه‌های کوچک را جشن بگیرید.

مثلاً اگر کودک شما نقاشی کشیده یا یک مسئله ساده را حل کرده، با او ابراز شادی کنید و بگویید چقدر به او افتخار می‌کنید.

آنها از مقایسه شدن با دیگران متنفرند

مقایسه کردن کودکان با دیگران، مانند شمشیری دو لبه است که می‌تواند به شدت اعتماد به نفس آنها را کاهش دهد.

جملاتی مثل “چرا مثل خواهرت نیستی؟” یا “دوستت چقدر درسش خوب است” نه‌تنها آنها را ناامید می‌کند، بلکه احساس بی‌ارزشی و نادیده گرفته شدن را در آنها تقویت می‌کند.

هر کودک شخصیت، علایق، و توانایی‌های منحصربه‌فردی دارد و باید این ویژگی‌ها مورد احترام قرار گیرد.

چرا مقایسه مضر است؟

  • کاهش اعتماد به نفس: مقایسه باعث می‌شود کودک به جای تمرکز بر نقاط قوتش، تنها به ضعف‌های خود فکر کند.
  • ایجاد حس رقابت منفی: این کار ممکن است کودک را به رقابت ناسالم با دیگران وادار کند، یا باعث شود که از تلاش دست بکشد.
  • تضعیف رابطه والدین و کودک: کودکی که مدام مقایسه می‌شود، ممکن است احساس کند که والدینش او را دوست ندارند یا به اندازه کافی به او افتخار نمی‌کنند.
تضعیف رابطه والدین و کودک

کاری کنید که کودک احساس ارزشمندی کند؟

1. روی دستاوردهای خودش تمرکز کنید:

به جای مقایسه او با دیگران، پیشرفت‌های شخصی خودش را برجسته کنید.

مثلاً بگویید: “چقدر خوبه که امروز بهتر تونستی تکالیفت رو انجام بدی!” این کار به او نشان می‌دهد که تلاش‌هایش دیده می‌شوند.

2. علایق و استعدادهایش را بشناسید و حمایت کنید:

زمانی را برای شناخت علایق و استعدادهای کودک اختصاص دهید.

اگر به نقاشی علاقه دارد، ابزارهای لازم را برایش فراهم کنید و او را تشویق کنید تا استعدادش را پرورش دهد.

3. از زبان مثبت استفاده کنید:

به جای تاکید بر نقاط ضعف، نقاط قوت کودک را برجسته کنید.

به او بگویید: “تو خیلی توی حل مسائل خلاق هستی!” این جملات اعتماد به نفسش را تقویت می‌کند.

4. به پیشرفت‌های کوچک توجه کنید:

هر کودکی با سرعت خاص خودش رشد می‌کند.

به او کمک کنید تا خودش را با گذشته‌ی خودش مقایسه کند و ببیند چقدر پیشرفت کرده است.

5. محیطی امن و بدون قضاوت ایجاد کنید:

به کودک اجازه دهید بدون ترس از قضاوت یا مقایسه، احساسات و افکارش را بیان کند.

به او نشان دهید که او را به خاطر خودش دوست دارید، نه به خاطر دستاوردها یا مقایسه با دیگران.

 محیطی امن و بدون قضاوت برای کودکان  ایجاد کنید

آنها بیشتر از آنچه می‌گویند، احساس می‌کنند

کودکان گاهی احساسات شدیدی را تجربه می‌کنند که نه تنها نمی‌توانند آنها را به درستی بیان کنند، بلکه ممکن است حتی خودشان هم از منشاء آن آگاه نباشند.

این احساسات می‌توانند به صورت رفتارهای غیرمنتظره‌ای مثل سکوت طولانی، گریه ناگهانی، یا حتی خشم شدید بروز پیدا کنند.

برای والدین، درک این احساسات و کمک به کودک برای بیان آنها، گامی بزرگ در ایجاد ارتباط عاطفی عمیق‌تر است.

چگونه احساسات عمیق‌ تر کودکان را درک کنیم؟

1. گفت‌وگوهای آرام و حمایتی داشته باشید:

وقتی متوجه تغییر رفتار در کودکتان می‌شوید، به جای نادیده گرفتن یا سرزنش، با لحنی آرام از او بپرسید: “آیا چیزی هست که بخواهی درباره‌اش حرف بزنی؟”

این سوال ساده می‌تواند دریچه‌ای برای بیان احساسات او باز کند.

2. از داستان‌ها و قصه‌ها کمک بگیرید:

کتاب‌ها و داستان‌های کودکانه ابزاری فوق‌العاده برای کمک به کودک در بیان احساسات هستند.

پس از خواندن یک داستان، از او بپرسید: “فکر می‌کنی این شخصیت چه احساسی داشت؟ چرا اینطوری رفتار کرد؟”

این روش به کودک کمک می‌کند تا احساسات خودش را بهتر درک کند.

گفت‌وگوهای آرام و حمایتی داشته باشید با کودکان نه سرزنشی

3. احساسات را از طریق هنر، بازی یا موسیقی بیان کنید:

هنر و بازی ابزارهای قدرتمندی برای کودکان هستند.

از او بخواهید احساسش را نقاشی کند یا با یک بازی ساده، حالش را توصیف کند.

موسیقی هم می‌تواند به او کمک کند تا احساسات پیچیده را راحت‌تر بیان کند.

به او بگویید: “یک آهنگ انتخاب کن که مثل احساست باشه.”

4. توجه به زبان بدن و نشانه‌های غیرکلامی:

کودکان ممکن است احساساتشان را با تغییرات ظریف در حالت بدن، نگاه، یا حتی آهنگ صدا نشان دهند.

والدین با دقت به این نشانه‌ها می‌توانند بفهمند که کودک چه احساسی دارد.

5. محیطی امن و آرام ایجاد کنید:

کودک نیاز دارد که در محیطی بدون ترس و قضاوت احساساتش را بیان کند.

به او بگویید: “هر چیزی که احساس می‌کنی، اینجا جای امنی برای گفتنش هست.”

محیطی امن و آرام برای کودکان ایجاد کنید

آنها دوست دارند شنیده شوند، حتی اگر کلماتشان واضح نباشند

برای کودکان، شنیده شدن یکی از اصلی‌ترین نیازهای عاطفی است.

وقتی کودکان تلاش می‌کنند چیزی را توضیح دهند، ممکن است کلماتشان ناقص، پراکنده یا حتی گیج‌کننده باشد.

اما مهم‌ترین نکته این است که شما به آنها نشان دهید که حرف‌هایشان برایتان اهمیت دارد.

این توجه به کودک حس ارزشمندی و احترام می‌دهد.

چطور شنونده‌ی خوبی باشیم؟

  1. بدون عجله گوش دهید:
    وقتی کودکتان شروع به صحبت می‌کند، به حرف‌هایش کاملاً گوش دهید. حواستان به گوشی یا کارهای دیگر نباشد. به او نشان دهید که تمام توجهتان را به او داده‌اید. حتی اگر حرف‌هایش طولانی یا پراکنده شد، صبور باشید.
  2. تایید و همدلی کنید:
    با عباراتی مثل “من می‌فهمم چی می‌گی” یا “چقدر جالب که اینطوری فکر می‌کنی!” نشان دهید که حرف‌هایش برای شما مهم است. این کار باعث می‌شود کودک احساس کند حرف‌هایش ارزشمند است.
  3. اگر چیزی را متوجه نشدید، توضیح بیشتری بخواهید:
    گاهی ممکن است حرف‌های کودک کاملاً واضح نباشد. به جای نادیده گرفتن یا قضاوت، با لحنی آرام بپرسید: “می‌توانی بیشتر توضیح بدهی؟ من می‌خواهم بفهمم.” این روش او را تشویق می‌کند تا بیشتر درباره افکار و احساساتش حرف بزند.
  4. روی درک منظورش تمرکز کنید:
    به جای قضاوت کردن یا ارائه راه‌حل فوری، سعی کنید منظور کودک را درک کنید. مثلاً اگر می‌گوید “نمی‌خواهم به مدرسه بروم”، به جای سرزنش، بپرسید: “چیزی هست که در مدرسه تو را اذیت می‌کند؟”
  5. با زبان بدن به او نشان دهید که گوش می‌دهید:
    تماس چشمی برقرار کنید، سر تکان دهید، و از حالات چهره‌ای که علاقه‌مندی شما را نشان می‌دهد استفاده کنید. این کار به کودک احساس می‌دهد که کاملاً به او توجه دارید.
  6. او را تشویق کنید تا بیشتر حرف بزند:
    عباراتی مثل “چه اتفاق دیگه‌ای افتاد؟” یا “بعدش چی شد؟” او را به ادامه‌ی صحبت ترغیب می‌کند. این تشویق‌ها به او حس اعتماد به نفس و تمایل بیشتری برای بیان احساساتش می‌دهد.
به کودک گوش دهید

کودکان، کتاب‌هایی هستند که هر صفحه‌شان پر از شگفتی و داستان‌های ناشناخته است.

اگر به عنوان والدین یا مراقب، صبر و کنجکاوی به خرج دهید و از اصول روانشناسی مدرن بهره ببرید، می‌توانید این کتاب را ورق بزنید و دنیای زیبای آنها را کشف کنید.

هر لحظه‌ای که با کودکتان می‌گذرانید، فرصتی برای ایجاد خاطره، تقویت ارتباط و درک متقابل است.

پس با عشق و آگاهی، همراهشان باشید و کمک کنید تا بال‌هایشان برای پرواز در دنیای زندگی، قوی‌تر شوند.

سوالات متداول:

1. چرا بچه‌ها گاهی قشقرق راه می‌ندازن؟

قشقرق بچه‌ها معمولاً به این دلیله که نمی‌تونن احساساتشون رو درست بیان کنن.

مثلاً ممکنه گرسنه باشن، خسته باشن یا حتی دنبال توجه شما باشن.

به جای دعوا، با آرامش بپرسین: “می‌خوای با هم صحبت کنیم؟” و سعی کنین نیاز پشت این رفتار رو پیدا کنین.

2. چیکار کنم بچه‌ام حس کنه بهش توجه می‌کنم؟

خیلی ساده‌س! گوشی رو بذارین کنار، باهاش چشم تو چشم بشین و گوش بدین چی می‌گه.

حتی اگه فقط 10 دقیقه وقت دارین، اون زمان رو کامل براش بذارین. باهاش بازی کنین یا بپرسین روزش چطور بوده.

این کارها براش معجزه می‌کنه.

3. چرا بچه‌ام می‌ترسه احساساتش رو بگه؟

شاید حس می‌کنه اگه چیزی بگه شما عصبانی می‌شین یا درکش نمی‌کنین.

براش محیطی بسازین که بدونه هر حرفی بزنه قضاوتش نمی‌کنین.

بگین: “من اینجام، هر وقت بخوای حرف بزنی گوش می‌دم.”

4. چیکار کنم بچه‌ام خودش رو با بقیه مقایسه نکنه؟

اول از خودتون شروع کنین!

هرگز نگین: “چرا مثل فلانی نیستی؟” به جاش روی توانایی‌ها و تلاش خودش تمرکز کنین.

مثلاً بگین: “چه خوب این نقاشی رو کشیدی، افتخار می‌کنم بهت.”

این کار کمک می‌کنه اعتمادبه‌نفسش بیشتر شه.

5. چطوری بفهمم بچه‌ام چه احساسی داره وقتی حرف نمی‌زنه؟

حواستون به رفتاراش باشه.

اگه بی‌قرار شده، بیشتر گریه می‌کنه یا ساکت‌تر از همیشه‌س، ممکنه یه چیزی اذیتش کنه.

آروم ازش بپرسین: “چیزی ناراحتت کرده؟ می‌تونی برام بگی.”

اگر باز هم حرف نزد، از نقاشی یا بازی کمک بگیرین.

6. چطور بچه‌ام رو تشویق کنم بیشتر حرف بزنه؟

وقتی شروع به صحبت کرد، حرفش رو قطع نکنین و وسط حرفش راهکار ندین.

با دقت گوش بدین و با عباراتی مثل: “واقعاً؟ خب بعدش چی شد؟” یا “وای! این خیلی جالبه!”

نشون بدین که حرفاش براتون مهمه.

وقتی حس کنه حرفاش ارزش داره، خودش بیشتر تمایل به صحبت پیدا می‌کنه.

فاطمه زاده محمد کارشناس تولید محتوا حدودا 5 سال هست که در حوزه تولید محتوا فعالیت میکنم.